نزدیک 1 ماه به ماراتن انتخابات رئیس جمهوری مانده است و آرایش کاندیداها و هواداران آنان حاکی از رقابتی نفسگیر میان میرحسین موسوی- نخست وزیر دوران دفاع مقدس - و محمود احمدی نژاد - رئیس جمهوری ایران- است.
به نظر میرسد برای پیروزی دراین رقابت باید واقعیتهایی را در نظر داشت و متناسب با آن برنامهریزی و بلافاصله عمل کرد. در این راه نه از تغییر شرایط مغرور شد و نه از سخت بودن راه ناامید شد.
این واقعیتها را فراموش نکنیم:
1- محمود احمدینژاد رئیس جمهوری فعلی است و از کلیه امکانات رسانهای، مادی، معنوی و سفرهای استانی و تبلیغاتی رئیس جمهوری میتواند بهعنوان ابزار و تبلیغات انتخاباتی استفاده نماید.
2- جمعیت هدف احمدینژاد روستاییان، طبقه محروم جامعه، کارمندان، کارگران، بازنشستگان و اقشاری است که بهنوعی با دولت رابطة مالی دارند و اتفاقاً در تمامی انتخاباتها اکثریت قریب به اتفاق رأیدهندگان را تشکیل میدهند و همانگونه که در چند روز اخیر
شاهد بودهایم دولت روزانه یک قول افزایش حقوق یا معافیت مالی به آنان داده است و درحالیکه حق آنان را داده است، دادن این قولها در چنین روزهایی و عدم اجرای آنها در سه سال اخیر، این گمان را تقویت مینماید که دولت از آن به عنوان ابزاری برای رأیآوری استفاده میکند.
3- طیفی از جمعیت رأیدهنده به عنوان یک تکلیف در انتخابات شرکت میکنند، که در این طیف نوشتن رأی خود را در بسیاری مواقع به افراد حاضر در سر صندوق میسپارد.
4- نیروهای سازماندهی شدهای بنام بسیج که متأسفانه بسیاری از آنان بسان یک حزب عمل میکنند و تا قبل از انتخابات و حتی روز آن بگونهای مؤثر در انتخابات نقشآفرینی میکنند، بعنوان متشکلترین و فراگیرترین نیرو، توان خود را برای حفظ قدرت احمدینژاد بسیج خواهند کرد.
5- در روستاها بهدلیل تخصیص بودجههایی خاص به شورای روستاها و دهیارها و رابطة خوب آنان با دولت و از طرفی نفوذ خوب آنان در میان مردم آنجا، پتانسیلی به کام دولت فعلی وجود دارد.
6- درصدی از تخلف و تقلب انتخاباتی را بایستی متصور بود.
7- مردم ایران در ظاهر یا باطن و خلوت خود، با تیپهای ظاهری متفاوت، با قرائتهای مختلفی از دین، امور قدسی و معنویت معتقد
و پایبندند و توهین و حذف آن را قبول ندارند و آن را متفاوت از زدودن تحجر و خرافات از دین و اعتقادات میدانند.
اصلاحات و حرکت دموکراسیخواهانه ملت ایران با سوءاستفاده عده و جریاناتی از ارزشهای دینی و ملی و نهادهای بیطرف در قانون و به انحصار در آوردن آنها برای توجیه قدرتطلبی خود با سد بزرگی مواجه و زمینگیر شده بود.
8- میر حسین موسوی با حداقل امکانات رسانهای و تبلیغی مواجه است.
9- جمعیتی که خواستار تغییر وضعیت موجود و پایان ریاست جمهوری احمدینژاد هستند، جمعیت قابل توجهی را شامل میشود.
10- جمعیت خاموش و ناراضیانی وجود دارند که در صورت اعلام برنامههایی مترقی و مبتنی بر دموکراسی و حقوق بشر در کنار اصلاحات اقتصادی از سوی میرحسین موسوی و پایبندی وی بر آنها وارد صحنه انتخابات میشوند. جمعیت خاموش و ناراضیانی، متشکل از طبقه محروم، متوسط و برخوردار وجود دارند که رأی ندادن را موجب از بین رفتن مشروعیت نظام میدانند و رأی ندادن را انتخاب میکنند. درصد قابل توجهی از آنان راه جایگزینی را نمیشناسند و میتوان از طریق افراد یا گروههای مرجعی که قبول دارند، آنان را توجیه کرد.
11- شایعاتی از اینکه موسوی برای انصراف دادن خاتمی آمده است، بیست سال از همه چیز دور بوده و از کجا معلوم حرفهایی که میزند بخواهد و یا بتواند عمل کند.
12- رفتار انتخاباتی مردم ایران تاحدی غیرقابل پیشبینی است و سخنان و موجهایی که در 2 هفته آخر و حتی روز انتخابات ایجاد میشود در رأی مردم تأثیر زیادی دارد.
پیشنهادات:
1- تهیه بروشورهایی به تفکیک اقشار، صنوف، طبقات و اقوام مختلف و تهیه سئوالات و جوابهای مربوط به هر گروه و در اختیار ستادها و هواداران گذاردن این بروشورها برای اینکه در مواجه با سئوالات بتوانند پاسخ هایی منطقی و بروز از احساس بدهند.
2- تهیة عملکرد آماری دقیق دولت نهم در مقایسه با دولتهای پیشین و دوران نخستوزیری موسوی برای قضاوت مردم و توضیح مستدل و شفاف این موضوع که به چه دلیل کمکهای مالی دولت در این چند ماهه اخیر انتخاباتی است و آیا نفع مردم در اینگونه برخورد کردن است یا خیر؟
3- هدفمند نمودن شعار و برنامه « هر شهروند - یک ستاد تبلیغاتی » اینکه همه شهروندان حامی و هوادار موسوی نقش یک ستاد را داشته باشند، بسیار خوب است.
و اما در کنار آن برنامهریزی برای سازماندهی خیل هواداران مراجعهکننده به ستادهای جمعی و راهنمایی آنان، با بروشورهای تعیینشده و تعریف کردن برنامه کاری برای آنان تا موجب سرخوردگی و سرگردانی این هواداران بیمزد و منت بسان انتخاباتهای گذشته فراهم
نشود.
4- ارائه شعارها و برنامههای ملموس، شفاف و عملی برای طبقات مختلف با خواستها و مطالبات مختلف و استفاده از راهکارهای انتشار و توزیع مختلف و ابتکاری آنها.
5- پاسخ دامنهدار به شایعات بهویژه نحوة ورود میرحسین موسوی به انتخابات و انصراف سیدمحمد خاتمی و چرایی لزوم این ورود به عرصه انتخابات.
6- حضور پر رنگ میرحسین موسوی در استانها، شهرستانها و روستاها و صرف بیشترین زمان ممکن دراین راه و حضور چهره به چهره در میان مردم و شناساندن ایشان به مردم.
7- راهاندازی هرچه سریعتر روزنامههایی در راستای شناساندن موسوی و اهداف او با استفاده از روزنامهنگاران مجرب و تهیه تیمی برای برنامهریزی و نظارت بر توزیع آن با گسترة وسیع در اقصی نقاط کشور و تا دورترین شهرها و روستاها.
8- ساماندهی هواداران آموزش دیده در قالب گروههای هماهنگ برای تبلیغات چهره به چهره
9- تأکید برعدم وجود راه جایگزین اصلاحات در ایران امروز و بهرهگیری از نیروهای تحریمی گذشته برای پیشبرد بهینه و با حداقل مقاومت در مقابل این راهکار.
برنامهریزی جهت مقابله با مظلومنماییهای ستاد انتخاباتی محمود احمدینژاد بهجای پاسخدهی به انتقادات و قولهای رنگارنگ اقتصادی که این روزها به مردم میدهند.
10- برنامهریزی جهت بهرهگیری مناسب از ستاد و آرای آقای کروبی در صورت انصراف احتمالی وی.
11- بهرهگیری مناسب و استقلال عمل دادن هماهنگ با اهداف میرحسین موسوی به ستادهای پیشین سیدمحمد خاتمی و ستادهای 88 برای اثرگذاری بر جوانان، طبقه متوسط و دانشجویان.
12- تشکیل کمیته صیانت از آراء به هر عنوان و راه ممکن با حضور مجریان و ناظران آموزش دیده در پای صندوقها و اشراف آنان برکلیه موارد قانونی مراحل مختلف انتخابات از زمان اخذ رأی تا شمارش و اعلام رأی.
۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۱, دوشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر