۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۳, یکشنبه

آرايش سياسي به نفع مير حسين موسوي

بي شک دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري تفاوت هاي ساختاري و بنياديني با انتخابات ادوار قبل در کشور داشته و دارد. تقريبا از رقابت هاي سومين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي، کليه انتخابات برگزار شده در کشور جولانگاه رقابت دو طيف شناخته شده کشور بوده که اين دو طيف در انتخابات بعدي نيز همواره با يک ماهيت ولي با تابلوهاي تفاوت يافته روبه روي يکديگر صف آرايي کرده اند.
به ياد دارم که در انتخابات مجلس چهارم دو جناح اصلي کشور تحت تفکر معطوف به دو طيف روحاني کشور يعني جامعه روحانيت مبارزه و مجمع روحانيون مبارز صف آرايي کردند. رفته رفته در انتخابات ادوار بعد اين دو طيف به عنوان جناح راست و چپ روبه روي هم قرار گرفتند. از دوم خرداد 76 به بعد اين دو جناح عنوان جديدي در آرايش سياسي خود به کار بردند که يک طيف تحت عنوان دوم خردادي و طيف ديگر تحت عنوان راست شهرت يافتند. با شروع تبليغات انتخابات مجلس هفتم جناح راست خود را تحت عنوان اصولگرايان مطرح نمود و جناح دوم خردادي ها خود را با عنوان اصلاح طلبان به جامعه معرفي کردند. دقيقا بعد از فرمايشات مقام معظم رهبري مقارن با دوره مجلس هفتم مبني بر اينکه اصلا ح طلبي بدون اصولگرايي معنايي ندارد فرصتي به وجود آمد که عده اي از افراد ميانه يا معتدل هر دو طيف اصولگرا و اصلاح طلب متاثر از منويات مقام معظم رهبري مدعي پيدايش گرايشي جديد در آرايش نيروهاي سياسي کشور شوند. از آن به بعد در کشور شاهد جناح فکري جديدي متشکل از افراد معتدل دو جناح اصلي کشور تحت عنوان اصولگرايان اصلاح طلب يا اصلاح طلبان اصولگرا هستيم.
تا چندي پيش عموما تحليلگران سياسي - اجتماعي کشور معتقد بودند که انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري فصل جديدي از تغيير و انتقال قدرت را بين گروه هاي سياسي به وجود نخواهد آورد و به دور از کمترين مانع ممکن، اصولگرايان با حمايت حداکثري از دکتر احمدي نژاد مجددا اداره امور اجرايي کشور را به دست خواهند گرفت. وليکن برخلاف انتظار همگان اين پيش بيني تاکنون چندان رنگ واقعي به خود نگرفته است.
اگر بخواهيم دلايل مشخصي مبني بر عدم وقوع اين پيش بيني در نظر بگيريم بي گمان محکم ترين دليل آن را مي توان در رفتارهاي حلقه محدود مشاوران رئيس جمهور يا عدم اعتقاد رياست جمهور به تشريک مساعي در اداره امور با ساير همفکران سياسي از جمله جامعه روحانيت مبارز، جامعه اسلامي مهندسين، ائتلاف فراگير اصولگرايان و... يا عدم تعامل و مشورت با افراد صاحب نفوذ جناح راست محافظه کار يا راست سنتي همچون حجت الاسلام ناطق نوري، حداد عادل، علي لاريجاني، محمدباقر قاليباف، احمد توکلي، محسن رضايي، علي اکبر ولايتي و... يا برخي ديگر از تشکل هاي قدرتمند اين جناح دانست.
به عبارتي مي توان عمده ترين دليل عدم اتحاد يا اجماع در جناح اصولگرا يا همان راست را در اين خلاصه کرد که اساسا دولت نهم (دولت دکتر احمدي نژاد) قاعده بازي در استفاده از توان مديريتي و کارشناسي افراد با سابقه و قديمي جناح راست را رعايت نکرد و در تکميل اين موضوع در عين ناباوري، تک روي سياسي اصولگرايان جوان حامي دولت، پاشنه آشيل دولت نهم در انتخابات دولت دهم شده است.
تقابل فوق الاشاره به حدي منجر به عدم امکان اجماع در جناح قدرتمند راست يا اصولگرا شده است که:
- به يکباره حجت الاسلام ناطق نوري مدعي لزوم تشکيل دولت وحدت ملي مي شود و بيان مي دارد که قدرت اجرايي کشور بايد از دست نيروهاي تندرو خارج و به نيروهاي متعادل تري در جناح راست انتقال يابد.
نگارنده معتقد است در صورتي که آرايش چهره هاي انتخابات به صورت فعلي ادامه يابد و چهره شاخص ديگري از اصولگرايان وارد کارزار انتخابات نشود، بدون شک حجت الا سلا م ناطق نوري به طور رسمي و يا غير رسمي از ميرحسين حمايت خواهد کرد و حاميان خود را به سمت ميرحسين سوق خواهد داد.
- محمدرضا باهنر چهره پشت پرده جناح راست که قبل از تصدي احمدي نژاد در سمت شهرداري تهران حدود سه سال قبل از پيروزي در انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري، از احمدي نژاد به عنوان رئيس جمهور دولت نهم نام برده بود. لزوم به کانديداي دومي از اصولگرايان را در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري به عنوان کانديداي سايه ضروري مي داند.
علي لا ريجاني طي نامه خارج از عرف ديپلماتيک پاسخي بسيار تند با نامه رئيس جمهور در خصوص چگونگي تصويب بودجه 1388مي نويسد.
در ضيافت مهماني نوروزي 1388 نمايندگان مجلس با رئيس جمهور افرادي همچون علي لاريجاني (رئيس مجلس هشتم)، محمدرضا باهنر (نايب رئيس مجلس هشتم)، حداد عادل (رئيس مجلس هفتم) احمد توکلي (رئيس مرکز پژوهش هاي مجلس) از چهره هاي قدرتمند و ذي نفوذ اصولگرايان در مجلس شوراي اسلا مي حاضر به ملا قات با آقاي احمدي نژاد نمي شوند.
شهردار تهران که به طور قطعي از حضور در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري منصرف شده با انتقادات سريع خود از نحوه عملکرد دولت نهم خصوصا در قسمت استفاده بهينه از منابع حاصل از فروش نفت توسط دولت و اجراي طرح هاي نمايشي دولت نهم را متهم به هدر دادن منابع کشور مي کند.
احمد توکلي بانقد اساسي از طرح هدفمند کردن يارانه به شيوه هاي پرداخت نقدي يارانه ها دولت نهم را مورد انتقاد جدي قرار مي دهد.
محسن رضايي با اعتقاد به اينکه دولت نهم در اجرايي برنامه هاي اقتصادي موفق نبوده و نتوانسته از همه ظرفيت هاي مديريتي کشور استفاده نمايد خواهان حضور جدي به عنوان کانديداي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري بوده و شعار دولت ائتلا ف ملي را به عنوان استراتژي مورد نظر خود اعلا م مي دارد.
محمد نبي حبيبي عضو ارشد جبهه پيروان خط امام و رهبري و دبير کل حزب متنفذ و قدرتمند موتلفه اسلا مي در واکنش به اينکه جبهه پيروان خط امام و رهبري در حمايت از دکتر احمدي نژاد به عنوان کانديداي اصولگرايان به جمع بندي نهايي رسيده است اذعان مي دارد که جمعيت متبوعش تاکنون نظر خود را در حمايت از هيچ يک از کانديداهاي اصولگرايان اعلام ننموده است. وي در گفتگوي خود با خبرگزاري مهر در روز 88/1/25 بيان مي نمايد که جبهه پيروان در حال حاضر در خصوص نامزد نهايي خود در انتخابات رياست جمهوري دهم به تصميم نرسيده است.
حجت الا سلا م سيد ابوالحسن نواب معاون سياسي جامعه روحانيت مبارز در روز 1388/1/25 خبر مي دهد در جلسه شب گذشته شوراي مرکزي اين تشکل که با هدف بررسي مسائل انتخابات رياست جمهوري دهم برگزار شد، به هيچ نتيجه اي نرسيديم. وي همچنين تصريح کرد: موضوع انتخابات آتي در جلسه دو هفته آينده شوراي مرکزي نيز مورد بحث و بررسي بيشتر قرار خواهد گرفت. بنابراين گزارش، جامعه روحانيت مبارز تاکنون موضع انتخاباتي خود را در حمايت از هيچ يک از کانديداهاي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري دهم اعلا م نکرده است و اين در حالي است که تشکل هاي سياسي اصولگرا از جمله تشکل بزرگ جبهه پيروان خط امام و رهبري بر هم گرايي تشکل خود با تصميم جامعه روحانيت مبارز در انتخاب کانديداي واحد اصولگرايان تاکيد کرده اند. در اين خصوص حسن دعاگو عضو ارشد جامعه روحانيت مبارز با بيان اين مطلب در خصوص ناکامي هاي دولت نهم به ايلنا مي گويد: :«در برخي مواضع فرهنگي و سياسي و در حوزه مناسبات و تحولا ت اقتصادي، تندروي ها، اشتباهات و کاستي هاي آقاي احمدي نژاد يک حقيقت تلخ سياسي و يک ناروايي واقعي است.» وي در ادامه بيان مي دارد«ورود ميرحسين موسوي به عرصه انتخابات نه تنها سطح رقابت ها را ارتقا مي بخشد و موجب افزايش شور و نشاط انتخاباتي مي شود که به گسترش دامنه مشارکت مردمي در عرصه هاي انتخاباتي نيز کمک مي کند و تحکيم و تقويت اعتبار و اقتدار نظام جمهوري اسلا مي را در پي دارد» دعاگو در پاسخ به سوالي مبني بر اين که آيا جامعه روحانيت مبارز ممکن است ورودي به عرصه انتخابات نداشته باشد اظهار داشت: «ورود و حضور روحانيت مبارز در بسترها و عرصه هاي انتخاباتي بسيار جدي است. ممکن است تعبين مصداق خارجي با ضرورت و مصلحت همراه نشود که در اين صورت موضع روحانيت فراخواني اقشار مردمي به معيارهاي اساسي و افزايش هوشياري سياسي خواهد بود.»
ابوالقاسم رئوفيان عضو جبهه پيروان خط امام و رهبري و دبير کل حزب اسلا مي ايران زمين درباره خبري مبني بر توافق اصولگرايان در قم براي حمايت از احمدي نژاد اظهار داشت: من اين خبر را نشينده ام البته رايزني هايي انجام شده اما هنوز به نتيجه قطعي نرسيده است. و...
شايد به دليل مصاديق و اشارات فوق است که به يک باره جوانفکر مشاور رسانه اي رئيس جمهور اعلا م مي دارد که دکتر احمدي نژاد قصد دارد در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري به عنوان کانديداي مستقل وارد عرصه انتخابات شود و قصد ندارد با استفاده از حمايت گروه ها و تشکل هاي سياسي خود را وامدار آنها نمايد. البته اين فقط يک روي سکه است شايد روي ديگر سکه آن، باشد که حلقه مشاوران دولت نهم اميدي به حمايت حداکثري از طرف تشکل ها و گروه هاي راست يا اصولگرا نداشته و بدين استراتژي قصد دارند افکار عمومي را در پاسخ به دلا يل عدم حمايت گروه هاي اصولگرا از دولت توجيه نمايند.
بر خلا ف انتظار برخي از اصولگرايان در جناح اصلا ح طلبان، رفته رفته اجماع حداکثري حول ميرحسين موسوي، کانديدايي که خود را صرفا اصلا ح طلب ندانسته و مدعي اصلا ح طلبي مبتني بر بازگشت به اصول است در حال شکل گيري است.
اگر چه تشکل هايي همچون خانه کارگر، حزب اسلا مي کار، حزب مردم سالا ري، جمعيت زنان مسلمان، مجمع زنان اصلا ح طلب، انجمن روزنامه نگاران زن، جامعه اسلا مي دندانپزشکان و... ابتدا حمايت خود را از ميرحسين موسوي اعلا م داشتند وليکن بعد از انصراف خاتمي سازمان مجاهدين انقلا ب اسلا مي و حزب مشارکت نيز که از صاحب نفوذترين احزاب اصلا ح طلبان است بيانيه حمايتي خود از ميرحسين را اعلا م داشتند; نکته ديگر جالب توجه آن که حزب کارگزاران سازندگي نيز بعد از ملا قات با هاشمي رفسنجاني حمايت رسمي از ميرحسين را اعلا م داشتند. بدين صورت بود که اين حزب به افکار عمومي نيز اين موضوع را القا کردند که هاشمي رفسنجاني نيز نيم نگاهي به حمايت از ميرحسين دارد. اما نکته بسيار جالب توجه در جناح اصلا ح طلب که نشان از اتحاد و اجماع حداکثري در بين اصلا ح طلبان دارد آن بود که تقريبا در جلسه شوراي مرکزي مجمع روحانيون مبارز ميرحسين موسوي با قاطعيت آرا مورد حمايت اين تشکل بسيار متنفذ و موثر جناح اصلا ح طلبان قرار مي گيرد. نکته جالب توجه ديگر اين که شوراي هماهنگي جبهه اصلا حات به عنوان يک نهاد سياسي متشکل از 22 حزب و تشکل رسمي اصلا ح طلب در ضمن احترام به ارزش هاي حجت الا سلا م مهدي کروبي با اکثريت کامل حمايت از ميرحسين موسوي را تصويب و در اين راستا نيز بيانيه حمايت از ميرحسين را صادر مي نمايد.
ضمن آن که تعمق در گفته هاي برخي تشکل هاي سياسي از جمله افراد صاحب نفوذي در جامعه روحانيت مبارز همچون آقايان هاشمي رفسنجاني، علي اکبر ناطق نوري، حسن روحاني، سيدرضا اکرمي عضو متنفذ جامعه روحانيت مبارز يا حجت الا سلا م دعاگو معاون فرهنگي اين تشکل ذي نفوذ جناح راست و تني چند نفر از ديگر اعضاي اين تشکل متنفذ روحانيت، بعيد نيست که جامعه روحانيت مبارز نيز در انتخابات به اعلا م موضع رسمي در حمايت از احمدي نژاد نپرداخته و يا اين که با حمايت از ميرحسين موسوي براي اولين بار جامعه روحانيت مبارز و مجمع روحانيون مبارز موضعي يکسان در حمايت از کانديداي واحدي را در انتخابات در دستور کار قرار دهند.
ضمن اين که به گفته فعالا ن اصلي تشکل حامي قاليباف، در صورت عدم ورود قاليباف به عنوان کانديداي انتخابات بعيد نيست که تشکل متبوعشان در انتخابات سکوت اختيار کرده و يا از ميرحسين موسوي حمايت کنند. کما اين که حسن بيادي نايب رئيس اصولگراي شوراي شهر تهران با ابراز تاسف از اين که عده اي ناعادلا نه با تحريک بيگانگان به دنبال تخريب ميرحسين موسوي هستند معتقد است ميرحسين اصولگرايي خردمند است و از هر اصولگرايي، اصلا ح طلب تر است و به اين طريق تلويحا حمايت خويش را از ميرحسين موسوي اعلا م مي دارد که احتمال مي رود حمايت وي از ميرحسين با حمايت تشکل متبوعش يعني آبادگران که از تشکل هاي اصولگرايان است توام شود. به هر حال نگارنده معتقد است تا اواخر اردبيهشت ماه تغييرات شديدي در آرايش سياسي کشور شکل خواهد گرفت و ارديبهشت 88 نقطه عطفي در معادلا ت سياسي دهه چهارم انقلا ب خواهد بود. بايد منتظر و شاهد پيچيدگي ها و رخدادهاي بعدي در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري بود. انتخاباتي که حداقل آن اين است که نتيجه آن تا کنون به هيچ عنوان قابل پيش بيني نيست و شگفتي هاي زيادي را با خود به همراه خواهد داشت. شگفتي هايي که بعيد نيست يکي از آنها، اعلا م حمايت علني برخي از اصولگرايان از کانديداي مشهور شده به کانديداي اصلا ح طلبان يعني ميرحسين موسوي باشد. يا اين که بعيد نيست چهره جديدي از اردوگاه اصولگرايي وارد عرصه انتخابات شود و معادلا ت انتخابات را تغيير دهد.
يا اين که بعيد نيست در يک اقدامي غير مترقبه براي اولين بار رئيس دولت خود را نامزد دور دوم انتخابات نکند و از حضور در انتخابات امتناع نمايد و...
به هر حال بايد منتظر رخدادهاي بعدي بود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر